آمارهای منتشر شده از سوی بانک مرکزی نشان میدهد که در سال گذشته، رکود در بازار مسکن، تهران را بیش از تمامی شهرهای بزرگ ایران متاثر کرده است.
براساس آمار منتشره از سوی بانک مرکزی، در حالی که سطح کل زیربنای طبقات مندرج در پروندههای ساختمانی صادره توسط شهرداریهای مناطق شهری کشور با کاهش ????درصدی در سال ?? نسبت به سال ?? روبرو شد، این رقم در شهر تهران به ???? و در سایر شهرهای بزرگ به ???? درصد رسیده است که بیانگر این است که رقم کاهش در این بخش برای تهران حدود ? برابر متوسط کشوری و نزدیک به ? برابر سایر شهرهای بزرگ است.
همچنین طبق گزارش بانک مرکزی، تعداد پروانههای ساختمانی صادره توسط شهرداریهای مناطق شهری کشور در سال ?? معادل ???? درصد کاهش را نسبت به سال ???? نشان میدهد که در این بین، تهران با کاهش ???? درصدی، بیشترین کاهش در کشور را تجربه کرده است.
این رقم در سایر شهرهای بزرگ کشور ???? درصد کاهش را نشان میدهد که بیانگر این است که کاهش تعداد پروانههای ساختمانی در تهران بیش از ? برابر متوسط کشوری و سایر شهرهای بزرگ کشور بوده است.
در بخش تعداد واحدهای مسکونی پیشبینی شده در پروانههای ساختمانی صادره توسط شهرداریهای مناطق شهری کشور نیز متوسط کشوری در این بخش کاهش ???? درصدی در سال ?? را نشان میدهد که این کاهش در تهران و سایر شهرهای بزرگ به ترتیب اعداد ???? درصد و ???? درصدی را نشان میدهد که بیانگر این است که پایتخت در این بخش نزدیک به ? برابر متوسط کشوری و ? برابر متوسط سایر شهرهای بزرگ، کاهش در تعداد واحدهای مسکونی را تجربه کرده است.
نگاهی به جداول بانک مرکزی نشان میدهد که در بین شهرهای بزرگ کشور و براساس تعداد پروانههای ساختمانی صادره، تنها شهر کرمان موفق به فائق آمدن بر رکود حاکم بر بخش مسکن بوده و شهر اهواز نیز پس از تهران در قعر این جدول به سر میبرد.
با این حال اگر تعداد پروانههای ساختمانی ملاک گرفته نشده و درصد تغییر زیربنا به عنوان شاخص مدنظر قرار گیرد، شهرهای اردبیل، ارومیه، قزوین، قم، کرمان، کرمانشاه و یزد به مدد سیاستهای اعمال شده در شهرداریهای آن شهرها، موفق به رشد ساخت و ساز شدهاند و شهرهای شیراز و اهواز، حتی اوضاع نابسامانتری نسبت به تهران را تجربه کردهاند.
کارشناسان مسکن بر این باورند که با وجود رکود در بخش ساخت و ساز مسکن به دلیل افزایش غیرمتعارف سالهای گذشته و کاهش قدرت خرید مردم در سالهای اخیر، سیاستهای شهرداریها در این بخش نیز جزو عوامل تاثیرگذار در شدتبخشی به این رکود یا خروج از آن است و از این رو اعتقاد دارند که سیاستهای شهرداری تهران که با وجود رکود عمیق در بازار مسکن، انعطافهای لازم را در بحث عوارض پرداختی بابت ساخت و ساز از خود نشان نمیدهد از اصلیترین دلایل رکود عمیق بازار مسکن در پایتخت است.
منبع: ایلنا
نماینده اصفهان در مجلس گفت: با آغاز اجرای قانون هدفمندی یارانه ها مردم باید حداقل ? ماه سختی ها را تحمل کنند تا کار ها روی ریل بیفتد.
محمدتقی رهبر نماینده مجلس شورای اسلامی، در گفتگو با خبرنگار مهر در بیان اینکه مردم باید برای چه شرایطی پس از اجرای هدفمندی یارانه ها آماده باشند، اظهارداشت: هدفمندی یارانه ها تصمیم جمعی است که همه مسئولان از آن حمایت می کنند.
وی با بیان اینکه نکته مهم در اجرای این قانون نحوه اجرای قانون هدفمندی است، ادامه داد: دولت باید در زمان اجرای هدفمندی یارانه ها از ابتدا نظارت کند تا قیمت ها افزایش پیدا نکند و مردم با گرانی های پیش بینی شده و یا غیرمنتظره روبرو نشوند.
عضو کمیسیون قضائی و حقوقی مجلس با اشاره به اینکه از ابتدای اجرای هدفمندی یارانه ها، حامل های انرژی قطعا افزایش پیدا می کند، یادآور شد: بنابراین دولت باید قیمت ها را کنترل کند.
رهبر در بیان اینکه آیت الله جنتی گفته اند مردم باید برای دوران ریاضت آماده باشند، گفت: دوران ریاضت به آن معنا که مردم الگوی مصرف را رعایت کنند و مردم را نباید از نظر روانی در شرایط سخت قرار داد و باید سعی کرد فضای روانی امید و اعتماد در میان مردم ایجاد شود.
امام جمعه اصفهان در بیان اینکه رئیس جمهور اخیرا اظهارداشته اند از روز اول اجرای هدفمندی یارانه ها وضعیت مردم بهبود پیدا می کند، نیز گفت: بعید می دانم که ازروز اول وضعیت مردم بهبود پیدا کند چرا که حداقل ? تا ? ماه زمان لازم است ومردم باید تحمل کنند تا کارها روی ریل بیفتد.
وی در بیان اینکه مردم باید برای چه روزهایی آماده باشند و پس از واریز شدن یارانه های نقدی چه کنند، گفت: مردم با واریز رایانه ها به حسابشان “هول” نشوند و منتظر بقیه اش هم باشند چرا که قبض برق، گاز و دیگر قبض ها بدون در نظر گرفتن قیمت بنزین در پیش است.
رهبر تاکید کرد: مردم با احتیاط رایانه های نقدی را که زودتر به حسابشان واریز شده، نگهداری کنند تا زمان پرداخت قبوض برق و آب و گاز فرا برسد و بعد ببینند باید بیشتر از مبلغ واریزی پرداخت کنند یا کمتر.
وی گفت: هدفمندی یارانه ها قطعا در جامعه یک شوک اقتصادی وارد می کند و نیاز به پایداری، صبر و متانت مردم دارد و دولت نیز باید نظارت بر قیمت ها داشته باشد.
جمعی از فعالان سیاسی و اجتماعی با امضای بیانیهای به نقض حقوق قانونی و حیاتی زندانیان سیاسی اعتراض کردند.
در این بیانیه که به امضای ??? تن از فعالان سیاسی و اجتماعی رسیده است، تصریح شده است: در طول یک سال گذشته، در نتیجه بیتوجهی مسوولان قضایی، حقوق قانونی و “حق حیات” زندانیان سیاسی که تنها به اتهام طرح پرسش ” رای من کجاست؟ ” محبوس گشتهاند، در حدی گسترده و به نحوی کمسابقه و به صورت مستمر مورد نقض قرار گرفته و منجر به بروز نگرانی جدی از وضعیت سلامت جسمی و روانی این زندانیان آرمانگرا در افکار عمومی ملت ایران و جهانیان شده است.
امضاکنندگان همچنین از حضور دهها نفر از فرهیختگان سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه ایران در زندان به دلیل اعتراض به مشی و تصمیمسازیهای مغایر منافع ملی دولت دهم و مراجع رسمی همسو با رییس دولت، انتقاد کرده و با بررسی شرایط زندانها و نقض آیین نامه ی زندانها و قوانین کشوری، محبوس کردن جمعی از دلسوزترین فرزندان ایران در چنین زندانهایی ظلمی آشکار و خطایی جبران ناپذیر و از مصادیق بارز آسیبرسانی به سرمایههای عظیم انسانی این سرزمین تلقی کردهاند.
امضاکنندگان این نامه که شامل طیف ملی مذهبی و دیگر فعالان مستقل اجتماعی و سیاسی میشوند، خواستار پیگرد قضایی عاملان و آمران واقعی نقض حقوق قانونی ملت ایران و آزادی تمامی زندانیان عقیدتی و سیاسی و باز کردن فضای سیاسی کشور شدهاند.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
به نام خدا
اعتراض و اعتصاب غذای جمعی از زندانیان سیاسی در هفتههای اخیر و واکنش غیرمسوولانه برخی مسوولان سازمان زندانها و قوه قضائیه به آنها یکی از مهمترین جلوههای وضعیت وخیم فضای سیاسی کشور در کل و زندانها به طور اخص و نقض مسلم حقوق اولیه نخبگان ایران بود که این روزها در زندان اسیرند.
امروزه دهها نفر از فرهیختگان سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه ایران به دلیل اعتراض به مشی و تصمیمسازیهای مغایر منافع ملی دولت دهم و مراجع رسمی همسو با رییس دولت، در زندان به سر میبرند و در شرایطی که زندانهای ایران بنا به تصریح مسوولان فاقد امکانات و استانداردهای اولیه از نظر سرانه فضا و امکانات است، محبوس نمودن جمعی از دلسوزترین فرزندان ایران در چنین زندانهایی ظلمی آشکار و خطایی جبران ناپذیر و از مصادیق بارز آسیبرسانی به سرمایههای عظیم انسانی این سرزمین محسوب میشود.
با تاسف باید اذعان داشت که در طول یک سال گذشته، در نتیجه بیتوجهی مسوولان قضایی، حقوق قانونی و “حق حیات” زندانیان سیاسی که تنها به اتهام طرح پرسش ” رای من کجاست؟ ” محبوس گشتهاند، در حدی گسترده و به نحوی کمسابقه و به صورت مستمر مورد نقض قرار گرفته و منجر به بروز نگرانی جدی از وضعیت سلامت جسمی و روانی این زندانیان آرمانگرا در افکار عمومی ملت ایران و جهانیان شده است.
برخی از زندانیان بازداشت شده از بیش از یکسال گذشته تاکنون از مرخصی محروم و از این حق قانونی منطبق بر فصل سوم آییننامه اجرایی سازمان زندانها بیبهره بودهاند و حتی برخی مسوولان قضایی و مقامات سازمان زندانها ابایی ندارند که صراحتاً بر نقض این حق تاکید کرده و رسماً اعلام دارند که بهرهمندی زندانیان سیاسی از مرخصی و یا آزادی مشروط، منوط به ابراز ندامت، استرداد شکایت و عدم اعتراض به دولت و در نهایت، اخذ موافقت نهادهای امنیتی میباشد و در صورت موافقت با مرخصی معدودی از زندانیان سیاسی از آنان وثیقهای درخواست میشود که تا ?? برابر بهای تامینی است که از مجرمان جرایم عمومی مانند کلاهبرداران و سارقان اخذ میشود.
جمعی از زندانیان سیاسی به صورت تنبیهی به زندان رجایی شهر منتقل شدهاند، جایی که هیچ تفکیکی مابین قاتلان، جانیان و روزنامهنگاران وجود ندارد و حال آن که اولاً وفق اصول و قواعد معتبر کیفری، اعمال هرگونه تنبیه بر مجرمان سیاسی ممنوع بوده و دوم آن که انتقال زندانیان تنها باید منطبق با مقررات موجود در فصل چهارم آییننامه یاد شده به عمل آید و بدیهی است که مقامات زندان باید استدلال و توجیه متناسب با این تصمیم را ابراز دارند.
ماده ??? آییننامه یادشده حق نامهنگاری به خانواده و مقامات قضایی برای زندانیانی که ممنوعالملاقات نیستند را به رسمیت شناخته و حال آن که تا کنون زندانیان سیاسی از این حق برخوردار نبودهاند و متاسفانه گزارشات رسیده از وضعیت زندانیان سیاسی حکایت از آن دارد که استاندارد غذایی و بهداشتی مندرج در مواد ?? و فصل دوم آییننامه یاد شده هرگز رعایت نمیشود.
جامعه ایران و افکار عمومی جهانیان انتظار دارد مسوولان قوه قضائیه برای یکبار هم که شده، وضعیت زندانیان سیاسی را بررسی نمایند تا مشخص شود چه تعداد از بازداشت شدگان یکساله اخیر، تحصیلات عالیه و یا تجربه مدیریت و خدمات ارزشمندی در سطوح کلان کشور دارند ؟ آیا محبوس نگهداشتن این افراد با زندانیانی که با جرایم قتل، تجاوز ، سرقت و مواد مخدر به زندان افتادهاند، در راستای اصول کرامت انسانی و منافع ملی قرار دارد؟
در بند زنان زندان اوین بحران عظیمتری وجود دارد و زندانیان عقیدتی و سیاسی زن در این بند که آن را ” بند متادون” می نامند حتی از بسیاری از حقوق و امکانات سایر بخشهای زندان نیز بی بهرهاند.
فقدان رسیدگی پزشکی و آیین نامههای عجیب و غریب ممنوعیت تجویز داروهایی نظیر اسید فولیک که به دلایل پزشکی حتی در مدارس دخترانه نیز به صورت عمومی توزیع میشود و حتی جلوگیری از توزیع این داروها در داروخانه زندان و ممانعت تهیه این داروها توسط خانوادههای زندانیان با هزینه شخصی آنها نیز عملاً موجب تردیدهای جدی در مورد اهداف مسوولان قوه قضائیه از اعمال این محدودیتها شده است.
آییننامههای ملاقات زندانیان به صورت کاملاً سلیقهای اعمال میشود. تبصره ? ماده ??? آییننامه مذکور تصریح دارد که برنامه ملاقات باید به گونهای تنظیم شود که هر زندانی حداقل هفتهای یک بار ملاقات داشته باشد و مدت آن کمتر از ?? دقیقه نباشد و حال آن که طبق اخبار رسیده از خانوادههای زندانیان سیاسی، اولاً در موارد متعددی که هماکنون نیز استمرار دارد، در زندان رجایی شهر هر هفته نیمی از خانواده ها از ملاقات با عزیزانشان محرومند و ملاقاتهای هفتگی بند ??? اوین نیز بدون هیچ دلیلی به دوهفته یکبار کاهش پیدا کرده و به دفعات دیده شده است که یک زندانی بدون نظر و تصمیم مقام قضایی و تنها به تشخیص رییس بند و یا کارشناس امنیتی مربوطه که قاعدتاً ضابط قضایی بوده و بر اساس قانون، از حق سلب ملاقاتهای زندانیان برخوردار نیست، به یک باره و بدون هیچ علتی از ملاقات محروم شده است.
خبر تاسفآور دیگری که در روزهای اخیر منتشر شده است حکایت از آن دارد که مقامات شبه قضایی زندان اوین رسماً اعلام کردهاند که قصد دارند بند ??? اوین را به بازداشتگاه موقت امنیتی تبدیل کرده و بدین طریق در کنار بند ??? فضای امنیتی حاکم بر زندان اوین و امکانگستردهتر نقض حقوق زندانیان سیاسی را افزایش دهند و حال آن که این کار خلاف آشکار مقررات حاکم در خصوص زندانها تلقی میشود.
امضا کنندگان ذیل این بیانیه از باب فریضه امر به معروف ونهی از منکر به مسوولان قوه قضائیه یادآوری میکنند که زندانیان سیاسی عموما از سرمایههای اجتماعی و ملی کشور هستند که در برابر منکراتی که در اداره جامعه میدیدند سکوت را جایز ندانسته و بسیاری از آنها فقط به اتهام اظهار نظر در شکل نهی از منکر کلامی و یا قلمی از حاکمان به زندان افتادهاند . هرگونه بی توجهی نسبت به حقوق قانونی و سلامت آنان، افزون بر نقض اصول ??، ??، ??، ??، ??، ??، و ??، ?? و ?? قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و برخورداری از عناوین مجرمانه موضوع مواد ???، ???، ???، ??? و ??? قانون مجازات اسلامی لطمات جبران ناپذیری برای این ملک و ملت و همچنین برای نظام سیاسی کشور در پی خواهد داشت و هنوز هم سنجیدهترین کار در فرصت باقیمانده برای اصلاح امور این است که حاکمیت و قوه قضاییه به عنوان مسوول احیای حقوق عامه و گسترش عدالت و آزادیهای مشروع و نظارت بر حسن اجرای قوانین، ضمن پیگرد قضایی عاملان و آمران واقعی نقض حقوق قانونی ملت ایران و آزادی تمامی زندانیان عقیدتی و سیاسی و باز کردن فضای سیاسی کشور، خود را از نصایح مشفقانه و مشاوره دلسوزانه کسانی که دغدغهای جز خدمت به ایران عزیز و تقویت مبانی اخلاقی و باورهای انسانی مردم ندارند بهرهمند سازد.
رئیسمجمع تشخیص مصلحت نظام به مناسبت سالروز آغاز جنگ ایران و عراق، با انتشار یادداشتی در این خصوص، ??? مورد تجاوزات مرزی، حفر ?? حلقه چاه نفت غیرمجاز در نوار مرزی، حمایت از گروههای خرابکار، حمایت از کودتای نوژه، اعزام خرابکار به ایران و انفجار در مراکز جمعیتی و اقتصادی، تکرار ادعاهای امارات درباره جزایر سهگانه و چندین مورد حمله هوایی به ایران را از علل آغاز جنگ دانست.
وی در بخشی از این یادداشت خواندنی، موضوع پیشنهاد پایان دادن به جنگ با دریافت غرامت پس از فتح خرمشهر را یک شایعه خبیث خواند و نوشت: میانجیها که اکثراً کشورهای عرب منطقه بودند، وقتی منطق و استدلال قوی ایران را در مورد خروج کامل ارتش عراق از خاک ایران و محاکمه متجاوز و پرداخت غرامت در مذاکرات دیدند، با کمک بوق تبلیغاتی غرب و با هدف تضعیف روحیه مقاومت و دفاع مردم ایران، اقدام به انتشار شایعات بیاساس میکردند که یکی از خبیثترین شایعات آنان پیشنهاد غرامتها پس از فتح خرمشهر بود. شایعهای که با همه بیاساس بودنش، در افواه افتاد و هنوز هم میبینیم کسانی که در علقه آنان به انقلاب و ایران شکی نیست، به آن دامن میزنند و نیز شانتاژهای کمسابقه با ادعای جنگطلب بودن ایران مظلوم ورد زبانهایشان بود.
متن این دیدگاه در ادامه میآید:
??? مورد تجاوزات مرزی، حفر ?? حلقه چاه نفت غیرمجاز در نوار مرزی، حمایت از گروههای خرابکار، حمایت از کودتای نوژه، اعزام خرابکار به ایران و انفجار در مراکز جمعیتی و اقتصادی، تکرار ادعاهای امارات درباره جزایر سهگانه، حمله هوایی به گمرک بهرامآباد در تاریخ ??/?/??، هجوم به خسروآباد در تاریخ ??/?/??، اعلام برژینسکی مشاور امنیت آمریکا مبنی بر اینکه هیچ تضاد اصولی با عراق ندارند، پیشنهاد تأمین امنیت مرزهای دو کشور با عنوان طرح سیمرغ از سوی ایران و ردّ این طرح از سوی عراق، حمله هوایی به پاوه در خرداد ??، ملاقات وزیر خارجه ایران با صدام در هاوانا، تأکید صدام بر حمایت از اقلیتهای قومی ایران در ? فروردین ??، اعلام آمادگی برای جنگ با ایران در تاریخ ??/?/??، تأکید بر حاکمیت عراق بر خوزستان در تاریخ ?/?/??، سیزده حمله هوایی به مراکز نفتی، تحویل یادداشت رسمی عراق به کاردار ایران و مطالبه سرزمینهای مورد ادعا در تاریخ ??/?/??، سخنان صدام در اجتماع وزرای خارجه عرب در خصوص بازپسگیری سرزمینهای عراقی در تاریخ ?/?/??، نامه عراق به سران هشت سازمان بینالمللی و ادعای ارضی نسبت به ایران در تاریخ ??/?/?? و سرانجام لغو یکطرفه پیمان الجزایر در تاریخ ??/?/?? زمینهسازیهای رژیم منحوس بعث عراق برای شروع یک اتفاق شوم تاریخی در جغرافیای استراتژیک خاورمیانه بود، که ? سال تمام تواناییهای بالقوه و بالفعل دو ملت مسلمان منطقه را صرف خواستههای نامشروع دشمنان اسلام کرد.
اگرچه غرور کاذب، غفلت از تحرکات مرزی همسایه بد قلق غربی و مهمتر از آن ضعف دیپلماسی دستگاه اجرایی کشور در آن سالها، بر آتش مطامع حزب بعث میدمید، اما اسناد و مدارک نقش سردمداران بلوک شرق و غرب آن روزگار و حکومتهای مرتجع منطقه برای آغاز جنگ تحمیلی را انکارناپذیر نشان میدهد. جنگی که صفبندی نیروهای درگیر آن در تاریخ جنگهای دنیا بینظیر است.
یک سوی آن یک کشور تنها، با یک دگرگونی ساختاری تازه در بعد حکومتی، درگیریهای سیاسی و قومیتی، تحریمهای کمرشکن و مهمتر از آن با ارتشی در حال تصفیه و منقطع از منابع لجستیک و بسیج و سپاهی که هنوز شکل یک نیروی سازمانیافته نظامی را نگرفته بودند و در سوی دیگر آن کشوری قدرتمند و مورد حمایت شرق، غرب و ارتجاع و با ارتشی بسیار مجهز و مستعد قرار داشت و در این میان، خطر تجزیه تمامیت ارضی کشور را در دو بُعد داخلی و خارجی به شدت تهدید میکرد.
تجاوز عراق شروع شد و ارتش بعث با جنایات غیرقابل وصف به پیشروی راهپیماییگونه خویش در مناطق اشغال شده ایران اسلامی ادامه میداد و مسئول مربوطه در داخل اولاً هرگونه ندای دلسوزانه را دخالت در امور خویش میخواند و ثانیاً به دشمنی که آمده بود تا ظرف یک هفته همه ایران را تسخیر نماید، زمین میداد و به اصطلاح زمان میگرفت!!
شهرهای ایران در طول مرزهای آبی و خاکی جنوب، غرب و شمال غرب یکی پس از دیگری اشغال میشد و حتی خرمشهر پس از ?? روز مقاومت جانانه مردمی سقوط کرد و دشمن تا پشت دروازههای آبادان، اهواز، اندیمشک، دزفول، کرمانشاه و مریوان آمد و بنی صدر که علاوه بر امور اجرایی، جانشینی فرماندهی کل قوا را در دست داشت، با بخل سیاسی، اولاً گزارشهای دلبخواه میداد و ثانیاً در دادن امکانات محدود نظامی به سپاه پاسداران و نیروهای مردمی دریغ میکرد.
به یاد دارم که در یکی از پرمخاطرهترین سفرها به آبادان، در زمان محاصره، یکی از فرماندهان سپاه با حالتی بغض کرده از عدم شلیک گلولههای توپ توسط ارتش گله کرد و وقتی علت را از فرماندهان ارتش حاضر در آبادان پرسیدم، دستور اکید سرفرماندهی ارتش مبنی بر منع شلیک را بهانه آوردند. موضوع را با امام مطرح کردم و وقتی امام از بنی صدر پرسیدند، در جواب گفت: «اولاً از این نوع گلولهها خیلی محدود داریم و ثانیاً قیمت هر گلوله فلان مبلغ است.»
در همان ایام در آستانه یک سفر در فرودگاه تهران، یکی از فرماندهان ارتش با ترس و دلهره فراوان خود را به آیتالله خامنهای رساند و گفت: نه تنها قیمت این گلولهها زیاد نیست، بلکه در زرادخانهها و حتی در مناطق جنگی از این گلولهها فراوان داریم.
موضوع طی یک یادداشت کوتاه جهت پیگیری توسط آیتالله خامنهای که آن روزها نماینده امام در شورای عالی دفاع بودند، نوشته شد و پس از آن بود که با شلیک مستمر آن نوع گلولهها، جلوی پیشروی ارتش بعث گرفته شد.
به هر حال با حرکت انقلابی مجلس شورای اسلامی در تصویب طرح عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور وقت و کنار رفتن اختلافات القایی سپاه و ارتش، شاهد تحرکات بسیار مثبت در جبهه ایران بودیم که آغاز آن عملیات دارخوین و سپس عملیات ثامنالائمه و سپس عملیاتهای بیتالمقدس و فتح بستان و عملیات فتحالمبین و پس از آن عملیات بیتالمقدس و بازپسگیری خرمشهر بود و پس از دو علمیات ناقص به نام رمضان و والفجر مقدماتی، جبهه دچار رکود شد و با صدور حکم فرماندهی امام برای اینجانب دو عملیات خیبر و بدر در جزایر مجنون و شرق دجله شروع شد.
در این دوره شاهد فعالیت چشمگیر میانجیها برای رهایی صدام از مخمصه بودیم، اما در گفتوگوها هیچ ضمانتی برای جلوگیری از تکرار شرارتهای صدام نمیدادند.
میانجیها که اکثراً کشورهای عرب منطقه بودند، وقتی منطق و استدلال قوی ایران را در مورد خروج کامل ارتش عراق از خاک ایران و محاکمه متجاوز و پرداخت غرامت در مذاکرات دیدند، با کمک بوق تبلیغاتی غرب و با هدف تضعیف روحیه مقاومت و دفاع مردم ایران، اقدام به انتشار شایعات بیاساس میکردند که یکی از خبیثترین شایعات آنان پیشنهاد غرامتها پس از فتح خرمشهر بود.
شایعهای که با همه بیاساس بودنش، در افواه افتاد و هنوز هم میبینیم کسانی که در علقه آنان به انقلاب و ایران شکی نیست، به آن دامن میزنند و نیز شانتاژهای کمسابقه با ادعای جنگطلب بودن ایران مظلوم ورد زبانهایشان بود.
ارتش بعث پس از ناامیدی سردمدارانش در رهایی از تنگنای سیاسی و نظامی، با سبوعیت خاص اقدام به بمباران شهرها و مناطق غیرنظامی و حتی بهکارگیری سلاحهای شیمیایی در جبهه و پشت جبهه کرد و دنیای متمدن آن روز، با همه ادعاهای بشردوستانه و قوانین مترقی حمایت از غیرنظامیان در جنگ، نه تنها سکوت کرد، بلکه بعدها در اسناد و مدارک فاش شد که برای شکست ایران سلاح ها و مواد کشتار جمعی را در اختیار صدام میگذاشت!!
جنگ ادامه داشت، هرچند پیش از این و حتی از نخستین روزهای شروع جنگ نماینده امام و سخنگوی شورای عالی دفاع بودم، اما مسئولیت خطیر و انتظارات مردم، وظیفهام را سنگینتر کرده بود. هنوز شیرینی لبخند ملیح امام در زمان خداحافظی برای اعزام به جبهه در مسئولیت جدید را با تمام وجود حس میکنم.
در جلسه قرارگاهی با فرماندهان عالیرتبه برنامههایم را تشریح کردم، برنامههایی که با درایت فرماندهان و نهایت جانفشانی فرزندان این آب و خاک در سپاه، ارتش و بسیج، پیروزیهای مشعشعی را در فتح فاو، شلمچه، مهران، کربلای ?، سرپل ذهاب، حلبچه و دهها عملیات آفندی و پدافندی کوچک بر صحیفه تاریخ دفاع مقدس جاودان کرد.
برگهای تاریخ دفاع مقدس با پیروزیهای پیدرپی ورق میخورد که مثلث شوم حامیان صدام یعنی شرق و غرب و ارتجاع منطقه به دلهره افتادند و برخلاف روشهای رایج دیپلماتیک، همه پنهانکاریها را کنار گذاشته و با تمام امکانات مالی، اطلاعاتی و تجهیزاتی به میدان آمدند و وقتی مهر شکست را بر ناصیه ارتش بعث نمایان دیدند، مستقیماً به صحنه آمدند.
مسئولان جمهوری اسلامی با محوریت امام، ضمن بررسی همه جوانب، علاوه بر فعالیتهای سیاسی، تحرکات نظامی را سرلوحه برنامههای خویش قرار دادند که نقطه اوج این مقطع پیروزی درخشان سیاسی در ماجرای مکفارلین و فتوحات عملیات کربلای پنج در بٌعد نظامی است. عملیاتی که دستور آغاز آن در یک شب به یاد ماندنی در یک جلسه مهم با فرماندهان قرارگاهها، لشکرها و گردانها، از خاطرات همیشه جاویدان زندگی من است.
صدام و حامیانش که کاخ آرزوهای پوشالی خویش را در مسیر سیل بنیانکن اراده جوانان ایرانی میدیدند، ذات سبعانه خویش را بیش از پیش برملا کردند و این بار علاوه بر گشودن جبههای دیگر در جنگ نفتکشها، بمباران شیمیایی شهرها را در دستور کار خویش قرار دادند و برای نشان دادن تصمیم خویش در اجرای این اقدام غیراخلاقی، غیراسلامی و غیرانسانی در پی بمباران شیمیایی سردشت، از حلبچه شروع کردند که زن و مرد و کودک و نوجوان را چون برگریزان خزان بر زمین ریختند.
جنایتی که از رژیمی چون بعث بعید نبود در کرمانشاه، اهواز، تبریز و حتی تهران نیز تکرار شود.
ابتکارات نظامی نیروهای ایرانی در طول ? سال دفاع مقدس، مخصوصاً در اقدامات مقابله به مثل شرارتهای صدام و حامیانش در بمباران و موشکباران شهرها و حمله به کشتی ها و هواپیماهای غیرنظامی و در زمان رویارویی مستقیم آمریکا با ایران در آبهای خلیجفارس، حزب بعث، صاحبان کشتیها و صاحبان پرچمهای بالای کشتیها را چنان به استیصال کشانده بود که سعی کردند با اعمال تحریمهای جدّی و ایجاد موانع بر سر راه صدور نفت، ایران اسلامی را متقاعد به پذیرش قطعنامههای ناعادلانه سازمان ملل کنند، امّا در این مقطع نیز خلاقیتهای علمی و اقتصادی نیروهای فنی و تکنولوژی ایران، آنان را مأیوستر از همیشه کرد.
جنگ با همه خسارتهای مادی و جانی که برای ایران داشت، به خاطر آرمانهای انقلاب و دفاع از تمامیت ارضی کشور، برای مردم و مسئولان جمهوری اسلامی شیرینترین مکروه بود که براساس یک اصل مترقی معارف اسلامی دفاع میکردیم. سرانجام وقتی که درگیریهای همهجانبه زمینی، هوایی و دریایی و جنگ شهرها و کشتیها و موشکها اوج گرفت، به پیشنهاد رئیس جمهور محترم امام راحل سمت و جانشینی فرماهدهی کل قوا را با اختیارات و مسئولیتهای مهم به اینجانب محوّل کردند.
واقعاً جنگ اگر ?? سال هم طول میکشید، به قول امام راحل میایستادیم، امّا خدا را شکر که ایران اسلامی را از نعمت رهبری برخوردار کرده بود که صلابت و انعطاف و قاطعیت و قبول استدلال از ویژگیهای ایشان بود. ویژگی منحصر به فردی که در سالهای اوّل پیروزی انقلاب در قضیه بنیصدر از خویش بروز داده بودند یا سه روز بعد از فتح خرمشهر که در مورد نحوه ادامه دفاع مقدس بحث بود، وقتی منطق نظامی فرماندهان را شنیدند، دستور خویش را با قید چند شرط انسانی، اخلاقی و سیاسی مبنی بر ادامه عملیات در خاک عراق صادر کردند.
دقت و درایت امام در ماجرای قبول قطعنامه ???، حتّی در تقدم و تأخر بندها و چگونگی اعلام آن برای ما در جلسات فوق سرّی ستودنی بود که چگونه یک پیرمرد ?? ساله که سالیان سال از جماران بیرون نرفته بودند، بر همه مسایل اشراف کامل دارند و تأکید ایشان بر خلق و حفظ بعضی از اسناد برای جلوگیری از انحرافات احتمالی در تاریخ آینده مانند آن نامهای که برای مسئولین کشور نوشته بودند، نشان از دوراندیشی ایشان بود.
یکی از اتفاقاتی که پس از قبول قطعنامه از سوی ایران افتاد، یعنی اشغال مجدد خاک ایران توسط ارتش بعث و با همراهی منافقین خودفروخته، پیشبینی سیاسی ایشان را در مذاکرات میانجیها اثبات کردند که همیشه میگفتند ارتش بعث اگر فرصتی برای تجدید قوا پیدا کند، براساس خوی تجاوزگری خویش دوباره به ایران یا همسایگان دیگر حمله میکند.
دنیا دید که صلحطلبی صدام ادعایی بیش نیست زیرا با پذیرش قطعنامه از سوی ایران تصور کرد که پذیرش قطعنامه از روی ضعف نظامی و اقتصادی است و فکر نکرد که ملاحظه اقدامات سبعانه و جنایات وحشیانه قتل عام مردم ایران و عراق با سلاح شیمیایی، ایران را به این نتیجه رساند که ادامه جنگ با این گونه اعمال وحشیانه که ایران اسلامی حاضر به مقابله به مثل با مردم آنها نبود، عامل مهم در پذیرش قطعنامه است.
به هر حال وقتی هجوم سیلآسای مردم به سوی جبهههای جنگ را دیدند و ارتش متجاوز عراق به پشت مرزها رانده شد، دستپاچهتر از همیشه آستین بالا زدند و این بار با صراحتهای بیشتر و حتّی اعزام کارشناسان تخمین خسارات، عراق را شروعکننده جنگ و ایران را مستحق دریافت غرامتها معرفی کردند. هرچند در برآورد هزینهها، بسیار غیرمنصفانه عمل کردند.
سرانجام ایران اسلامی پس از پیروزیهای درخشان نظامی، بزرگترین پیروزی سیاسی را نیز با سند مصوبه غیرقابل انکار سازمان ملل و بالاتر از آن اعتراف صریح و مکتوب صدام حسین مبنی بر پایبندی به قرارداد ???? الجزایر به دست آورد. پیروزی درخشانی که در تاریخ جنگهای ایران بینظیر بود، چرا که جنگی بود که طی آن حتّی یک وجب از خاک وطن در اشغال دشمن باقی نماند و سپس تحقق وعده الهی در سرنوشت شوم صدامیان و ارتش بعث و ستون پنجم آنها منافقان و گرفتاری آمریکا در باتلاق عراق و افغانستان رقم خورد.
همه این پیروزیها مرهون فداکاریهای شهدا، مفقودان، جانبازان، آزادگان، ایثارگران و خانوادههای آنان بود که با ایثار جان، جسم، سلامتی، عمر و فرزندان خویش این فصل زرّین را بر تاریخ این سرزمین ثبت کردهاند.
اینجانب به عنوان کسی که از نخستین روزهای شروع تا پایان جنگ در مسئولیتهای مختلف سربازی از سربازان و پاسداری از پاسداران و یک روحانی جان بر کف بودم، وظیفه خویش میدانم که در سالگرد آغاز آن حماسه جاویدان به همه پدران و مادران و خواهران و برادران درود و دست مریزاد بگویم و یادآوری کنم که نکند در مقابل این امدادهای الهی فردای قیامت، در بزم اولیاء و انبیاء و در پیشگاه شهیدان شرمنده باشیممحمود احمدینژاد در سومین روز از سفر کاری خود به سازمان ملل متحد صبح دوشنبه به وقت محلی با رالف گونزالس نخستوزیر کشور سنت وینسنت دیدار و گفتو گو کرد.
احمدینژاد در همایش توسعه هزاره که صبح امروز در مقر سازمان ملل متحد برگزار شد با نخستوزیر کشور سنت وینسنت دیدار و طرفین راههای توسعه روابط دو کشور و را مورد بحثو بررسی قرار داده و در خصوص مسائل جهانی تبادل نظر کردند.
گفتنی است، منوچهر متکی و محمد خزایی نماینده ایران در سازمان ملل متحد نیز در این ملاقات حضور داشتند.
کشور سنت وینسنت در دریای کارائیب واقع شده استدر این میان خیار، رکورددار افزایش قیمتها با ?/?? درصد افزایش نسبت به هفته قبل و ?? درصد نسبت به هفته مشابه سال قبل بود و به قیمت هر کیلوگرم ??? تومان عرضه شد.
به گزارش واحد مرگزی خبر در حالی اقلام خوراکی تهران طی هفته گذشته گرانی ?/? تا ?/? درصدی را نسبت به هفته قبل از آن تجربه کرد که حبوبات و سبزیهای تازه رکورددار گرانی بودند.
قیمت سبزیهای تازه مانند خیار، گوجهفرنگی، حبوبات، سیبزمینی و پیاز نسبت به هفته مشابه سال قبل با افزایش ?/?? درصدی مواجه شد و نسبت به هفته مشابه ماه قبل هم افزایش قابلتوجهی یافت که نشان از سیر صعودی قیمت این اقلام در بازار دارد.
طی هفته گذشته در گروه میوههای تازه، قیمت سیب، گلابی و هندوانه نسبت به هفته قبل ارزانتر بود؛ اما بقیه میوهها در مدار گرانی قرار داشت، پرتقال هم در این میان رکوردار بود؛ به طوری که هر کیلوگرم پرتقال به قیمت دو هزار و ??? تومان فروخته شد که نسبت به هفته قبل ?/?? درصد و نسبت به هفته مشابه سال قبل ?/?? درصد گرانتر عرضه شد.
در هفته منتهی به ?? شهریور سبزیهای تازه در بازار، گوی سبقت گرانی را از سایر اقلام خوراکی ربود و با اینکه ماه رمضان تمام شده، اما همچنان سوار بر غول گرانی است.
در این میان خیار رکورددار افزایش قیمتها با ?/?? درصد افزایش نسبت به هفته قبل و ?? درصد نسبت به هفته مشابه سال قبل بود و به قیمت هر کیلوگرم ??? تومان عرضه شد.
در حالی که فروشندگان میوه طبق قانون اتحادیههای متبوع مجاز به افزایش ?? درصدی میوهها برای فروش هستند، اما تفاوت قیمت میادین شهرداری و بازار بیش از صد درصد بود که در برخی موارد به ??? درصد نیز رسید.
با رشد متوالی قیمت محصولات کشاورزی در کنار ابلاغ منع واردات محصولات کشاورزی، نگرانیهایی از آینده بازار این محصولات القا میشود که تدبیر و پیشگیری مسوولان را میطلبد.
یک عضو هیات رئیسه مجلس از بررسی سخنان احمدی نژاد درباره مجلس در جلسه امروز کارگروهی که “برای احصا موارد اختلافی میان قوای سهگانه تعیین شده بود”، خبر داد.
“حسین سبحانینیا” در گفت وگو با خانه ملت، اعضای کار گروه را متشکل از نمایندگان سه قوه مجریه، مقننه، قضائیه و شورای نگهبان اعلام کرد و افزود: این کارگروه که معمولا روزهای دوشنبه تشکیل جلسه می دهد، امروز هم تشکیل جلسه داده و بررسی سخنان رئیس جمهور احتمالا در دستور کار این کارگروه قرار دارد.
نماینده نیشابور وظیفه کار گروه را رفع موارد اختلافی میان قوای سه گانه اعلام کرد و افزود: قرار است این کارگروه راهکارهای رفع اختلافات میان قوای سه گانه را احصا کرده و از طریق همایشی این مسایل بیان شود.
شرمنده مردمی هستم که به آنها ظلم شد
خط قرمز خانواده شهدا، ظلم بر انسانهای بیگناه است
بسیجی، آن باتوم به دستی نیست که مردم را بترساند
کلمه: همسر شهید حمید باکری، در آستانه هفته دفاع مقدس در نامهای خطاب به سردار جعفری فرمانده سپاه پاسداران نوشت: بر دستاوردهای انقلاب که در ازای فداکاریهای بهترین فرزندان این مرز و بوم به دست آمده بود، جفاهای بسیار رفته است. متاسفانه برخی را در حیطه اختیارات و مسوولیتهای جنابعالی می بینم. و از سکوت شما در مقابل بقیه موارد در تعجبم. انتظار من از جنابعالی چیز دیگری بود. به نظر بنده شما خیانت در امانت کردید و وظایف خود را در قبال صیانت از آرمانهای انقلاب، شهدا و امام شهیدان و حفظ منافع ملی به درستی انجام ندادید.
همسر شهید باکری که از حامیان میرحسین موسوی در انتخابات دهم ریاستجمهوری بود و به خاطر صراحتش در افشای انحرافات طیف احمدینژاد و از جمله توهینهای محصولی وزیر کنونی رفاه به شهیدان باکری، آماج اتهامات رسانههای حامی تمامیت خواهان و برخی چهرههای حامی سرکوب قرار گرفته بود، دو هفته پیش در نامهای سرگشاده به فرمانده سپاه پاسداران، با یادآوری سابقه روابط او با شهید باکری و آشنایی و رفت و آمد دو خانواده، به سردار جعفری هشدار داد که رویه فعلی، خیانت در امانت و از دست دادن سرمایههای نظام است.
فاطمه امیرانی، در این نامه که برای انتشار در اختیار کلمه قرار گرفته است، نوشت: شهیدان باکری خونشان را برای ایجاد تفکری دادند که پیامبرش رحمه للعالمین و هدف بعثتش اکمال اخلاقیات بود. سردار! آیا خیانت در امانت نیست که فرزند شهیدی را چند ساعت دستگیر کنند و به بدترین صورت توهین و فحاشی و شکنجه و در نهایت تهدید به….. کنند؟ همان که سران نظام همواره منکر انجام آن بوده اند! وقتی فرزند شهید به این مزخرفات تهدید شود، بر سر دیگر جوانان چه آمده است؟!
وی در بخش دیگری از این نامه، با انتقاد از سرکوب خشن اعتراضات مردمی پس از انتخابات، خاطرنشان کرد: از اولین ساعات پس از اعلام نتایج با روشی غیرمنطقی و غیرانسانی با مردم برخورد کردید. واقعا پاسخ سوال خانواده های باکری و همت در مورد ابهامات برگزاری انتخابات باید باتوم فرود آمده بر فرق مصطفی همت می بود یا شوکری که به نا حق بر گردن احسان باکری نشست؟ و یا باتومی که به کمر جراحی شده خانم همت در ?? خرداد خورد؟
همسر شهید باکری همچنین در بخشی از این نامه، دردمندانه به توصیف بسیجیان دیروز و تفاوت آنها با مدعیان امروز بسیج پرداخت و نوشت: بسیجی انسانی بی ادعا با یک کوله پشتی و لباس خاکی بود که بدون توقع حاضر بود هر کاری که از دستش بر می آمد برای کمک به دیگران انجام دهد تا مردم در آرامش و امنیت زندگی کنند. نه آنکه که با لباس سیاه و باتوم در دست و موتوری که دود آن هوای تنفسی انسانها را سیاه کند و با ترساندن مردم به ظاهر قضیه را آرام کند! شما بهتر از همه می دانید با ایجاد رعب و وحشت، کسی از تفکر خود دست بر نمی دارد.
وی در ادامه نامه خود، با تشبیه وقایع چند سال اخیر به کودتا، از فرمانده سپاه پرسیده است: با چه معیاری یاران انقلاب به خودی و غیرخودی تقسیم شدند؟ چرا در این مملکت اسلامی هدف وسیله را توجیه کرده و برای توجیه عملکرد نادرست از دروغ، تهمت و افترا استفاده می شود؟ مگر نه آنکه بنا به روایات”از آثار دروغ در جامعه تفرقه و جدایی است”. چرا اجازه می دهید با دروغ وحدتی را که از ارکان اساسی انقلاب بود، از بین ببرند؟ آیا این عملکرد باعث از بین رفتن وحدت، آبرو، اعتبار و اقتصاد ایران نیست؟!
متن کامل نامه این همسر شهید به فرمانده کل سپاه پاسداران که در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:
وَقَالَ فِرْعَوْنُ ذَرُونِی أَقْتُلْ مُوسَی وَلْیَدْعُ رَبَّهُ إِنِّی أَخَافُ أَن یُبَدِّلَ دِینَکُمْ أَوْ أَن یُظْهِرَ فِی الْأَرْضِ الْفَسَادَ
و فرعون گفت مرا بگذارید موسی را بکشم تا پروردگارش را بخواند من میترسم آیین شما را تغییر دهد یا در این سرزمین فساد کند. آیه ?? سوره مبارکه غافر
سردار سر لشکر جعفری امروز، برادر عزیز جعفری دیروز !
اینجانب فاطمه چهل امیرانی همسر شهید حمید باکری در مورد بعضی از عملکردهای شما اعتراض دارم. چون شما در جایگاهی قرار گرفته اید که موجودیت آن از خون بهترین فرزندان این مرز و بوم و صبر و تحمل خانواده آنهاست. درست است که به قیامت و اجر آخروی معتقد هستیم ولی طبق وصایای امام و شهدا باید از ارزشها و اهدافی که آنان برای رستگاری مردم دنبال می کردند، محافظت و دفاع کنیم. اگر خیلی آرمانی هم فکر نکنیم حداقل باید بتوانیم جوابگوی سوالات فرزندانمان باشیم که “پدر برای چه هدفی رفت و نتیجه چه شد؟!” و اگر تاکنون نیز آشکارا مطلبی نگفتیم، از آن جهت بود که فرصت به افرادی مانند شما داده بودیم، تا ببینیم به چه سرانجامی می رسیم. لطفا به من نگویید چند موشک ساخته اید و یا چند هواپیما به هوا فرستاده اید، از رشد اقتصادی و مادی هم نگویید. چون احساس می کنم به شعورم توهین می شود. می دانید که هم می فهمیم، و هم می دانیم. فقط پاسخ این سوال مرا بدهید که در این کشور که امثال شما آن را اداره می کنند، جایگاه کرامت انسان کجاست؟
برادر جعفری! به خاطر می آورم تابستان سال ???? وقتی به همراه فرزندان کوچکم، از دزفول به پادگان الله اکبر در اسلام آباد رسیدیم، همسر مهربان شما با محبت از ما پذیرایی کردند تا خستگی سفرمان بر طرف شود. و بعدها نیز هر وقت حمید می خواست تماس بگیرد به منزل شما زنگ می زد و همسرتان به زحمت می افتادند و مرا خبر می کردند. آخرین باری که حمید تماس گرفت و متوجه شده بود که بچه ها مریض هستند، می دانید چه گفت؟ “فاطمه! به عزیز بگو بچه ها را دکتر ببرد…” نمی دانم رابطه شما با حمید چگونه بوده، فقط می دانم شما فرمانده قرارگاه بودید و حمید تحت امر شما. و برای من تعجب آور بود که چرا حمید چنین توقعی از شما دارد؟ آن روز من چیزی به همسرتان نگفتم و خودم به تنهایی و سختی بچه ها را در شهر غریبی که تازه بمباران شده بود پیش دکتر بردم. در منزل شما بود که متوجه شدم حمید شهید شده. هر چند رسماً چند روز بعد به من اطلاع دادند که او شهید شده و من برای همیشه جسم فیزیکی حمید را از دست دادم. و او در مجنون ماند….
چقدر ساختمانهای پادگان الله اکبر باصفا بود. هر دری که باز می شد، شهیدی از آن خارج می شد. همت، دستواره، عباس کریمی، فتوره چی، نورانی، ورامینی، اثری نژاد، ممقانی و… اخلاص رزمندگان و شهدا به خانواده آنها نیز تسری پیدا کرده بود. شاید شما و خانوادتان هم هنوز مانند من به یاد داشته باشید که آنجا چقدر یکدلی و یکرنگی حاکم بود! آن روزها حسادتی نبود. هیچ کس تنها به فکر خودش نبود. همه مواظب بودیم به دیگران آسیبی نرسانیم حتی اگر خودشان هم متوجه نباشد.
یادم هست بعد ها وقتی با خانم آقا مهدی و خانواده های شهید همت و شهید زین الدین در قم ساکن بودیم، شما به همراه خانواده تان با یک جعبه انار به دیدن ما آمدید!
این مطالبی که عرض کردم شناختی است که از برادر عزیز جعفری دارم.
اما سردار سرلشکر جعفری،
ششم اسفند سال ???? شما را البته بعد از سالها مجدداً در مراسم سالگرد شهدا در منزلمان دیدم، یکی از مشخصه های بارز برنامه های سالگرد ما این است که کسی به آن دعوت نمی شود. هر کس بخواهد با هر تفکری می تواند در آن شرکت کند. افراد از هر طیف فکری با محوریت علاقه به شهدا به آن وارد می شوند، اختلافات را کنار گذاشته، به مشترکات می پردازند و شبی را سر سفره بی ریای شهدا می گذرانند. می دانم که این خواسته قلبی حمید و مهدی است. زیرا از تفرقه بسیار بیزار بودند. جناب مهندس میرحسین موسوی هم تشریف آورده بودند، سردار جعفری! نمی دانم اطرافیانتان به شما چه گفتند که از فرصت خاموشی چراغ ها استفاده کردید و از خانه شهدا رفتید!
سردار سرلشکرجعفری،
به نظر بنده بر دستاوردهای انقلاب که در ازای فداکاریهای بهترین فرزندان این مرز و بوم به دست آمده بود، جفاهای بسیار رفته است. متاسفانه برخی را در حیطه اختیارات و مسوولیتهای جنابعالی می بینم. و از سکوت شما در مقابل بقیه موارد در تعجبم. انتظار من از جنابعالی چیز دیگری بود. به نظر بنده شما خیانت در امانت کردید و وظایف خود را در قبال صیانت از آرمانهای انقلاب، شهدا و امام شهیدان و حفظ منافع ملی به درستی انجام ندادید. لذا به گوشه ای از مواردی که خود به آن رسیده ام اشاره می کنم:
? – به یاد دارم که روزی همسرتان به من گفتند که بدون اجازه شما کاری نمی کنند و فقط از شما اجازه دارند که تا نانوایی بروند. این قضیه را برای حمید تعریف کردم و به او گفتم که از امروز من هم فقط با اجازه تو بیرون می روم و وظایف بیرون از خانه به عهده توست. او قبول کرد و به شوخی گفت که من نسبت به تو ولایت دارم و باید از من اطاعت کنی! اما چون دیر به دیر به خانه می آمد، فقط یک بار توانست خرید خانه را انجام دهد و دفعه بعد که پس از ??روز آن هم شبانه به خانه آمد با خجالت گفت: ” فاطمه! می توانم ولایتم را از شما بردارم؟ شما کارهای خانه و بیرون از خانه را انجام دهید!”
جناب سردار جعفری شما که اینگونه به حریم زنان معتقد هستید، نمی دانم وقتی آقای ذوالنور) ! (به خود اجازه دادند در جمع مردان، برای هدایت فکری آنها روایت های دروغ از زندگی خصوصی من و همسر آقا مهدی بیان کنند، چه حالی داشتید؟ من که گناهی نکردم چون طبق وصیت حمید و تفویض ولایتش به وظیفه ام عمل کرده ام. اما شما چه؟ آیا در دفاع از ناموس شهدا کوتاهی نکرده اید؟!!! نمی دانم! شاید اعتراض کرده باشید، اما صدای اعتراضتان به گوش کسی نرسیده! در صورتی که فرمایشات آقای ذوالنور نقل و نبات همه مجالس شده بود….
? – شهیدان باکری خونشان را برای ایجاد تفکری دادند که پیامبرش رحمه للعالمین و هدف بعثتش اکمال اخلاقیات بود. سردار! آیا خیانت در امانت نیست که فرزند شهیدی را چند ساعت دستگیر کنند و به بدترین صورت توهین و فحاشی و شکنجه و در نهایت تهدید به….. کنند؟ همان که سران نظام همواره منکر انجام آن بوده اند! می خواهم بگویم من با تمام وجود درک می کنم که چه به روز دستگیرشدگان بعد از انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری رفته است. وقتی فرزند شهید به این مزخرفات تهدید شود، بر سر دیگر جوانان چه آمده است؟!
? – می دانید که انتخابات برای تحقق تفکر مردم سالاری چقدر حائز اهمیت است و همه مردم تلقی شان این است که می توانند در این فرصت، خواسته ها و توقعات خود را مطرح کنند و بازتاب آن آرامش روحی و امنیت اجتماعی خواهد بود .
سردار جعفری! من در عجبم شما که افراد متولی برگزاری این انتخابات را می شناختید، چگونه توانستید ساکت بمانید و این امانت عظیم را به چنین افرادی بسپارید؟ که اگر فرض بگیریم که هیچ تقلبی نیز نکردند، با تناقض در برگزاری انتخابات و اعلام نتایج آن باعث ایجاد شبهه شدند! البته بنده دلایل موثق برای خود دارم که خیلی از تخلفات انجام شده است.
? – نقد دیگر من به عملکرد شما، نحوه برخورد تان با معترضان است. به جای آنکه به معترضان جوابی قانع کننده و عقلانی بدهید از اولین ساعات پس از اعلام نتایج با روشی غیرمنطقی و غیرانسانی با مردم برخورد کردید. واقعا پاسخ سوال خانواده های باکری و همت در مورد ابهامات برگزاری انتخابات باید باتوم فرود آمده بر فرق مصطفی همت می بود یا شوکری که به نا حق بر گردن احسان باکری نشست؟ و یا باتومی که به کمر جراحی شده خانم همت در ?? خرداد خورد؟
نمی دانید بودن در میان خانواده های آسیب دیده از جریانات بعد از انتخابات و شنیدن آنچه که بر آنان گذشته، چقدر سخت و طاقت فرسا بوده و هست. من در هر مجلسی با آنها برخورد می کنم نمی توانم از خجالت سرم را بالا بگیرم. شما خود به خوبی می دانید که بسیاری از آنان از خانواده های رزمنده یا ایثارگر و عموما از طبقه اقتصادی متوسط یا پایین و نهایتاً هم وطن ما بودند. نمی دانم خطوط قرمز شما کجاست؟ ولی برای شهدا و خانواده شان خط قرمز آنجایی است که ظلمی بر انسانی بیگناه روا داشته و یا خونی به ناحق ریخته شود. بدانید من به تبعیت از راه و منش حمید در کنار مظلوم و مقابل ظالم می ایستم، ان شاءالله. و این آموخته ما از زندگانی حضرت علی است. امامی که به باز کردن خلخال از پای زن یهودی چنان اعتراضی می کرد!
سردار سر لشکر! چگونه اجازه می دهید که افراد تحت فرمان شما به منازل افرادی از نظام که برای تحقق انقلاب زحمت کشیده اند حمله کنند؟ از جمله جناب آقای کروبی؟ خانواده های شهدا آقای کروبی را به خوبی می شناسند. هنوز هم بسیاری از آنان برای حل مشکلات زندگی به آقای کروبی مراجعه می کنند. حداقلِ خدمت ایشان در حق خانواده های شهدا تغییر برخی از قوانینی بود که واقعاً تحمل آنها برای همسران شهدا سنگین بود. خوب به یاد دارم که قانون نحوه پرداخت حقوق خانواده شهدا، همسر شهید همت را مجبور می کرد هر ماه با دو فرزند شیر خواره و با مشکلات حمل و نقل سالهای جنگ برای دریافت مستمری از قم به شهرضا برود! یقین دارم که اگر خاطرات آن روزها را در فیلمی باز سازی کنند، شما هرگز تحمل دیدنش را نخواهید داشت! در ضمن بدانید اگر این رفتار ها باب شوند ، قطعا نوبت به شما هم خواهد رسید. در این شک نکنید .
? – می دانید که آقا مهدی و حمید و بقیه شهدا چقدر به حفظ بیت المال و سرمایه ملی پایبند بودند. من فکر می کنم شما سرمایه های ملی ما را پاس نداشته اید. منظور از بیت المال خودکار یا خودرو نیست که مطمئنم به آن پایبند هستید. یکی از این سرمایه ها اعتماد مردم به نظام است که به سختی و با تلاش انسانهای مخلص و فداکاری ایثارگران آن جامعه به وجود می آید. اخلاص، صداقت، پاسخگو بودن مسوولان در مورد عملکرد و وجود قوانین و اجرای آنها نیز مولفه های موثری در ایجاد و حفظ آن هستند. یادم می آید بعد از هر عملیات، آقا مهدی و حمید تا آنجاییکه می توانستند خدمت خانواده های شهدا می رفتند و گزارش می دادند که بچه هایشان چه کاری انجام می داده اند و چگونه شهید شده اند.
افرادی مثل جنابعالی به خوبی ارزش این موهبت یعنی “اعتماد مردم به یک سیستم اداره کننده” را در دفاع مقدس درک کرده اید. شما چه بخواهید و چه نخواهید سر سفره اعتمادی که شهدا و ایثارگران در ابتدای انقلاب پهن کرده اند نشسته اید شهدا با لباس سبز و خاکی در قاب عکس بهترین تعریف از انسانیت و ایثار بودند. بعد از جنگ مردم آن لباس سبز را بر تن سپاهی ها که می دیدند بلافاصله شبیه سازی می کردند که اینان نیز ایثارگر هستند و می توان به ایشان اعتماد کرد. به خاطر دارم بعداز شهادت حمید که کل وسایل منزل ما با یک وانت به ارومیه برگشت، یکی از نزدیکانمان که به انقلاب بدبین بود گفت من الان باور کردم که شما مزدور نیستید! بسیجی انسانی بی ادعا با یک کوله پشتی و لباس خاکی بود که بدون توقع حاضر بود هر کاری که از دستش بر می آمد برای کمک به دیگران انجام دهد تا مردم در آرامش و امنیت زندگی کنند. نه آنکه که با لباس سیاه و باتوم در دست و موتوری که دود آن هوای تنفسی انسانها را سیاه کند و با ترساندن مردم به ظاهر قضیه را آرام کند! شما بهتر از همه می دانید با ایجاد رعب و وحشت، کسی از تفکر خود دست بر نمی دارد. کار شما مثل آن زارع است که تخمی را زیر خاک دفن می کند. آن تخم ظاهرا دیده نمی شود. ولی بدانید از هر تخم هزاران تخم به وجود خواهد آمد. به هر حال شما به اعتماد مردم خیانت کردید. زر و زور و تزویر را که فراموش نکردید؟ زر و زور را می دانید چیست. اما تزویر یعنی یک روضه از شهدا بخوان و پشت سر خواسته های خودت را مطرح کن !!!! یادتان هست که قبل از انقلاب می گفتیم، باید نظامی بسازیم که همه قدرتها در آن یکجا جمع نشود، چراکه عامل مفسده می شود. چرا اجازه دادید اینها یکجا جمع شوند؟ ما به امثال شما اعتماد کردیم و اعتراضی نکردیم. شما چرا به وصیت آن پیر یگانه عمل نکردید؟
مردم نجیب این مرز و بوم بدترین شرایط را تحمل کردند تا فضایی در این مملکت ساخته شود که جوانهایشان بتوانند استعدادهای بالقوه خود را بالفعل کنند. اما به خاطر تنگ نظری بهترین استعدادها که با صرف هزینه و سختی فراوان در این مملکت رشد کرده اند و به خوبی می توانند مسایل داخلی را درک کنند، از ایران خارج می شوند؟ آیا این از بین بردن سرمایه ملی نیست؟ آیا خانه نشین کردن افراد با تجربه که تواناییهای خود را در ازای بهای سنگین بدست آورده اند با تنگ نظری و ایراد اتهامات واهی خیانت نیست؟
?- اما در مسایل امنیتی نیز به نظرم کوتاهی کرده اید. اعتراض نکنید و نگویید که مسایل امنیتی جزو وظایف سازمانی شما نیست! چون به وضوح حضور فعالتان را در تمامی موارد امنیتی می بینیم! شما معمولاً حرکتهایی را ضدامنیتی می دانیدکه بطور آشکار سخن می گویند و به شما اعتراض می کنند، که اشکالاتتان را بدانید و آنها را اصلاح کنید. چند سال پیش من و خانم همت به سردار اسدی در مورد بعضی از مسایل از روی دلسوزی اعتراض کردیم که ظاهراً خوششان نیامد! به ایشان تذکر دادیم که “تا با شما حرف می زنیم واعتراض می کنیم، یعنی شما را قبول داریم. روزی که حرف نزنیم، تازه خطرناک می شویم!” مگر نه اینکه نظام ما عظیم ترین ضربه ها را زمانی خورده است که دشمنانمان در لباس دوست در کنار ما بوده اند!!!! آیا وقت آن نرسیده است که این دید امنیتی را به درون سیستم ببرید و بدانید چه کسانی با عملکرد خودشان باعث نارضایتی می شوند؟ لطفا این سوال مرا پاسخ گویید که با چه معیاری یاران انقلاب به خودی و غیرخودی تقسیم شدند؟ چرا در این مملکت اسلامی هدف وسیله را توجیه کرده و برای توجیه عملکرد نادرست از دروغ، تهمت و افترا استفاده می شود؟ مگر نه آنکه بنا به روایات”از آثار دروغ در جامعه تفرقه و جدایی است”. چرا اجازه می دهید با دروغ وحدتی را که از ارکان اساسی انقلاب بود، از بین ببرند؟ آیا این عملکرد باعث از بین رفتن وحدت، آبرو، اعتبار و اقتصاد ایران نیست؟!
در حال حاضر کسانی که مسوولیتی در نظام دارند با کلام و عمل به امنیت ملی آسیب می رسانند. راستی این آقای مشفق کیست؟ ما اسمش را جزو بچه های جنگ نشنیده بودیم !!! من به ایشان شک دارم. می خواهید اسامی کسانی را که به آنها شک داریم بگوییم ؟
به نظر بنده اتفاقاتی که در چند سال اخیر در مملکت افتاد، چیزی شبیه کودتا بود. این مطلب را گاهی در تبلیغات پیش از انتخابات هم گفته ام. اما از آنجاییکه آدم خوش خیالی هستم، امیدوارم بودم با انتخابات می توان کژیها را راست کرد.
آرزو می کنم کاش در همین دنیا می توانستم از شما شکایت کنم. چون برای من حساب شما از دیگران جداست! من، شما و خانواده تان را در دفاع مقدس دیده ام. در مورد شما نمی خواهم شکایتم را به دادگاه عدل الهی ببرم. چون فکر نمی کنم آنجا بتوانید چیزی را جبران کنید.
در ضمن مسوولیت مطالبی که نوشته ام را به عهده می گیرم. این دنیا برای ما زندان است. خوشحال می شوم مانند گذشته در کنار مظلوم قرار بگیرم و نه ظالم. تاکید می کنم اگر من خانواده شهید نمی شدم قطعاً از روی خانواده های ایثارگران خجالت می کشیدم. همانگونه که امروز از مردمی که امیدوارانه وصادقانه در انتخابات شرکت کردند و در ماجراهای بعد از آن اکثراً بی گناه آسیب دیده اند شرمنده ام.
والسلام علی من اتبع الهدی
فاطمه امیرانی
?? رمضان ????
?? شهریور ????حمید محسنی، مسئول دفتر میرحسین موسوی، پس از گذشت هشت روز بازداشت و بیخبری، امروز دوشنبه 2? شهریورماه، طی تماسی یک دقیقه ای با منزل، سلامتی خود را به خانواده اش خبر داد.
در ادامه افزایش محدودیتها و فشارهای امنیتی بر میرحسین موسوی، نیروهای امنیتی روز دوشنبه 22 شهریورماه ??، حمید محسنی، مسئول دفتر میرحسین موسوی را، هنگام تعطیلی دفتر و بازگشت به منزل، بازداشت کرده و پس از تفتیش منزل، وی را بدون توضیح اینکه به کجا منتقل می شود، همراه خویش بردند.
نیروهای امنیتی از هفته های گذشته با حضور در اطراف دفتر میرحسین موسوی از حضور مراجعین به دفتر وی جلوگیری و آنها را بازداشت و پس از ساعتها بازجویی و اخذ تعهد کتبی برای عدم مراجعه مجدد، رها می کردند.
چهارشنبه شب گذشته، نیروهای امنیتی همچنین با حمله به دفتر موسوی، اقدام به تفتیش و بازرسی از محل کرده و برخی وسایل موجود در دفتر را نیز با خود بردند.
آقای محمود احمدی نژاد در مصاحبه با خبرگزاری آسوشیتدپرس مدعی شد مخالفین سیاسی ایشان هیچ محدودیتی برای فعالیت ندارند.
احمدینژاد در پاسخ به سوالی درباره مخالفین دولت و رقبای سیاسی خود، اظهار داشت: رقبای انتخاباتی من کاملا آزاد هستند و مانند بقیه مردم ایران مشغول زندگی و فعالیت میباشند. آنان با آزادی نظرات و دیدگاههای خود را ابراز می کنند. محدودیتی برای فعالیتهای قانونی وجود ندارد و مانند بقیه مردم ایران میتوانند نقش آفرینی داشته باشند البته باید توجه داشت که همه در ایران در چارچوب قانون میتوانند به نقش آفرینی بپردازند.
احمدینژاد افزود: هرکس در برابر قانون تخطی کند دستگاه قضایی به تخلفات آن رسیدگی خواهد کرد ،چرا که همه در برابر قانون مساوی هستند. از جانب دولت هیچ گونه محدودیتی برای رقبای سیاسی و مخالفین دولت اعمال نشده است،البته ممکن است خود آنها از فضای مردمی نگرانی داشته باشند.
این اظهارات آقای احمدی نژاد در حالی بیان می شود که اکنون صدها روزنامه نگار و فعال سیاسی به جرم انتقاداز دولت در زندان به سر می برند و مسوول بسیاری از پرونده سازی ها علیه فعالین سیاسی وزارت اطلاعات تحت مدیریت اوست. همچنین کوچکترین فضای رسانه ای برای بیان دیدگاههای منتقدان سیاسی وجود ندارد.