چند تا شعر عاشقونه گذاشتم امیدوارم که به دردتون بخوره
شب بود شمع بود من بودم و غم
شب رفت شمع سوخت من موندمو غم
میرسد روزی که روز ها را بی من سر کنی
میرسد روزی که مرگ عشق را باور کنی
میرسد روزی که در کنار قبر من
شعرهای کهنه ام را از بر کنی
مینویسم خاطرات با اشک و اه
درشبی غمگین و تاریک و سیاه
مینویسم خاطرات از روی درد
تا بدانی دوریت با من چه کرد
مهر از همه بریدم تا مهربان بمانی نامهربان تو رفتی با دیگران بمانی
خدایا او را که در تنها ترین تنهاییم تنهای تنهام گذاشت به حق تنهاییت
در تنها ترین تنهاییش تنهای تنهاش نذار
من به امار زمین مشکوکم اگر این شهر پر از ادمهاست
پس چرا این همه دلها تنهاست
هیچ وقت نتوانی که زمن دور بمانی چون در دل خود عکس تو را قاب گرفتم
عشق یعنی روزگار * شلاق زمانه* قصاص زندگی* ولی افسوس که
قصاص زندگی را دید شلاق زمانه را خورد ولی عبرت نگرفت
من برای سالها مینویسم سال های بعد که چشمان تو عاشق می شوند
افسوس که قصه ی مادر بزرگ درست بود همیشه یکی بود یکی نبود
امروز دیدمت خسته بودی اگه اشتباه نکنم دل شکسته بودی
دوستم نداری می دونم حتما به دیگری دل بسته بودی
پس بگذار با اشک چشمانم بنویسم دوستت دارم
خواهی که جهان در کف اقبال تو باشد؟ خواهان کسی باش که خواهان تو باشد
خواهی که کسی اقبال تو باشد؟ اغاز کسی باش که پایان تو باشد
چندیست که بیمار وفایت شده ام
در بستر غم چشم به راهت شده ام
این را تو بدان اگر بمیرم روزی
مسئول تویی که من فدایت شده ام
زمانی که متولد شدم یکی تو گوشم گفت: تا اخر عمر با تو هستم
خندیدمو گفتم : تو کی هستی؟ گفت غم و تنهایی
میروم از رفتنم شاد باش.........................از عذاب دیدنم ازاد باش
گرچه تو تنها تر از من میروی.....................ارزو دارم ولی عاشق شوی
ارزو دارم بفهمی درد را............................تلخی برخورد های سرد را
هرگز نشد بیای پیشم بگیری دستای منو
بدونی من عاشقتم گوش کنی حرفای منو
تو بی وفا بودی ولی اونی که برات میمرد منم
تا زنده ام دوست دارم اینم کلام اخرم
دلمو شکستی اما تو اشتباه کردی
قسم به اون خدامون خیلی اشتباه کردی
اشک من بارون غربت..................تو دلم غبار حسرت
من برات سوغاتی دارم................یه سبد گل محبت
گر قضای روزگار تکیه کند قلب مرا
مینویسم روی هر تکه از ان نام تو را
روز اول خیلی اتفاقی دیدمت / روز دوم الکی الکی چشمام به چشمات افتاد/
هفته بعد دزدکی بهت نگاه میکردم/ ماه بعد شانسی به دلم نشستی/
و حالا سالهاست یواشکی دوست دارم
عاشق هر کس شدم او شد نصیب دیگری
دل به هر کس داده ام او هم زد به قلبم خنجری
کلاس عشق ما دفتر ندارد شراب عاشقی ساغر ندارد بدو گفتم که مجنون تو هستم هنوز آن بی وفا باور ندارد
به چشمی اعتماد کن که به جای صورت به سیرت تو می نگرد ، به دلی دل بسپار که جای خالی برایت داشته باشد و دستی را بپذیر که باز شدن را بهتر از مشت شدن بلد است
هیچگاه نگذار در کوهپایه های عشق کسی دستت را بگیرد که احساس میکنی در ارتفاعات هستی
صدا کن مرا که صدایت زیباترین نوای عالم است
صدا کن مرا که صدایت قلب شکسته ام را تسکین میدهد
صدا کن مرا تا بدانم که هنوز از یاد نبرده ای مرا
نشسته ام تا شاید صدایم کنی
صدایم کنی ومحبت بی دریقت را نثارم کنی
عشق من تو باش نه برای اینکه در این دنیای بزرگ تنها نباشم.تو باش تا در دنیای بزرگ تنهاییم تنها ترین باشی..
تو مثل راز بهاری و من رنگ زمستانم. چگونه دل اسیرت شد قسم به شب نمیدانم
یا مقلب القلوب والابصار
یا مدبر اللیل والانهار یا محول الحول والاحوال
سال نو را به همه ی ایرانیان جهان تبریک می گویم .
وقتی یک دختر حرفی نمیزند
میلیونها فکر در سرش می گذرد
وقتی یک دختربحث نمیکند
عمیقا مشغول فکر کردن است
وقتی یک دختربا چشمانی پر از سوال به تو نگاه میکند
یعنی نمیداند تو تا چند وقت دیگر با او خواهی بود
وقتی یک دختر بعد از چند لحظه در جواب احوالپرسی تو می گوید:خوبم
یعنی اصلا حال خوبی ندارد
وقتی یک دختر به تو خیره می شود
شگفت زده شده که به چه دلیل دروغ می گویی
وقتی یک دختر سرش را روی سینه تو می گذارد
آرزو میکند برای همیشه مال او باشی
وقتی یک دختر هر روز به تو زنگ می زند
توجه تو را طلب می کند
وقتی یک دختر هر روز برای تو[اس ام اس ]می فرستد
یعنی میخواهد تو اقلا یک بار جوابش را بدهی
وقتی یک دختر به تو می گوید دوستت دارم
یعنی واقعا دوستت دارد
وقتی یک دختر اعتراف می کند که بدون تونمیتواند زندگی کند
یعنی تصمیم گرفته که تو تمام اینده اش باشی
وقتی یک دختر می گوید دلش برایت تنگ شده
هیچ کسی در دنیا بیشتر از او دلتنگ تو نیست
سلام
عشق آلوچه نیست که بهش نمک بزنی
عشق دختر همسایه نیست که بهش چشمک بزنی
عشق غذا نیست که بهش ناخنک بزنی
عشق رفیق نیست که بهش کلک بزنی
عشق یک مقدس است باید جلوش زانو بزنی