یک جایی بین مکان معلوم و زمان نامعلوم، مکان قدیم و حال نامعلوم، یکجایی بین فصل پاییز و ماه های نامعلوم ، یک جایی بین برگ های زرد و آسمان نامعلوم ، یک جایی با دوستان قدیم و دوستی هایی روزگاری و حرفهای تکراری ، احوالپرسی و چاق سلامتی ، حرف های هرکه تنهایی ، سکوت های ناخوداگاه و باز هم سوال و جواب های تکراری ، خنده های اجباری ، دست های گرم و سرد و ذهن یخ بسته سرگردان ، یکجایی بین زمان نامعلوم و مکان نامعلوم .