اگه دستام خالی باشه اگه باشم عاشق تو
غیر دل چیزی ندارم که بدونم لایق تو
امروز میخوام طلوعت رو جشن بگیرم و آرزوی بی غروبی برات کنم
دوست داشتم در کنارت بودم و دستات رو از مهر میفشردم
به چشمات خیره می شدم و بهت میگفتم
که تو خیلی خوب و عزیزی
بهت میگفتم که لیاقتت بیشتر از نعمتهای زمینیه
بهت می گفتم که .....
اگر بخوام گفتنی ها رو بگم ساعتها یا شاید روزها وقت لازمه
خدا شاهده که در بیان خوبیهای تو اغراق نمیکنم
در تو اخلاقهای حسنه موج میزنه
اما من از تو دورم و به قولی " دست ما کوتاه و خرما بر نخیل"
و تنها چیزی که میتونم ساده و بی آلایش بگم اینه که:
عزیز دلم ، آقای مهربونم
تولدت مبارک