سفارش تبلیغ
صبا ویژن

از من تا من


                 تو گسترده ای،


از تو تا من


                   تو


                      گسترده ای....


 


دلم تنگه.... دلم از دوریت تنگه... دلم از نبودت تنگه...


دلم هوای صداتو کرده... دلم هوای نگاتو کرده...


دلم برای باهم بودنمون تنگ شده.... برای صدای خنده هات و برای وقتی که صدام می کردی...


راستی چرا ما آدما دلتنگ میشیم؟


چی باعث میشه که بهم دل ببندیم طوری که حتی زندگی برامون سخت بشه؟


به نظر من خوبی آدما باعث دلتنگی میشه... وقتی با کسی هستی که لحظاتتو به بهترین لحظات تبدیل می کنه


 و شاید گاهی دوست داشته باشی زمان توقف کنه که بیشتر باهاش باشی...


چون دلت تنگ میشه برای ثانیه ها... برای خاطرات...


امان از خاطرات که اگه بخوای هم، چیزیو فراموش کنی برات محال میشه چون خاطراتش


چه بخوای چه نخوای لحظه ای رهات نمی کنه


" خواستم خودمو گول بزنم خاطراتمو انداختم گوشه ای و گفتم:فراموش، یه چیزی ته قلبم خندید و گفت: یادمه..."


و البته باید اعتراف کنیم که با خاطرات زنده ایم و اگه نباشه دیگه گذشته زیبا برامون بی معنی میشه.


منم باتو بودنو برای همیشه توی قلبم نگه میدارم و باهاش زندگی می کنم.


خاطرات قشنگمون که حالا شده جزئی از وجودم و میدونم وجود توهم شده...


گاهی که بدجور دلم میگیره از نبودنت. همین خاطرات کمکم میکنه و لبخندو روی لبام میاره...


و مهم اینه که هیچ وقت فراموشت نمی کنم چون تیکه ای از قلبامون پیش هم امانته...


مراقب امانتیت هستم حتی بیشتر از قلب خودم. طوری که گاهی حس میکنم همین یه قلبو دارم...



              


یکی از دوستای دانشگاهیم که از این به بعد با نام مستعار مهتاب معرفیش


می کنم با خوندن این متن توی وبلاگم برام sms داده بود


که خالی از لطف نیست شماهم بخونید:


سلام خوبی سحری؟ توی اینترنت دنبال نتیجه کنکور بودم که سر از جاده خاطره ها درآوردم.


 قدم که توش گذاشتم دیدم اشکام داره گلای اونو آب میده...


کاش جاده ات راه برگشت به گذشته رو هم داشت! اطرافمو نگاه کردم اما هیچ علامت، نشونه یا تابلویی برای برگشت و دیدار عزیزان نداشت...


خودمو یه ماه میدیدم و تورو خورشید،


 میدونستم که نور وجودمو از تو میگیرم اما همیشه به روی خودم نمیاوردم


و وانمود می کردم که زمین همه چیزه منه و دارم دور اون میگردم، اما حقیقت این بود که من دور تو می گشتم....


تا اینکه یه سایه بین ما فاصله انداخت.


 الان که تاریکی تموم وجودمو پر کرده از خدا میپرسم که آیا این یه کسوفه


و تاریکی دوری موقتیه یا ابدی و من هیچوقت روشنایی رو دوباره نخواهم دید؟؟(مهتاب)


 


   مدیر وبلاگ
انتقال موبایل پاتوق آدرس تغییر کرد
ایمیل ها: mobilepatogh@gmail.com بررسی گوشی های موبایل در موبایل پاتوق
خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :0
بازدید دیروز :6
کل بازدید : 952179
کل یاداشته ها : 1465


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ